[تاریخ ارسال: 20 Jul 2005] [ارسالکننده: هدایت اشتری لرکی] [ hedayat@noos.fr ]
جناب آقای چرندابی جواب خوبی هم به این مقاله افزودند که جای تقدیردارد.
راستی چرا گنجی اینقدرطرفدار دارد. بقیه چی. بقیه زندانیان سیاسی آدم نیستند. همین مرزبندی ها است که مردم را از یک عده روشنفکر جدا میکند. لطفا زندانیان سیاسی دیگر را هم حمایت کنید. وقتی حتی جورج بوش ازطریق شما ازگنجی حمایت میکند به اوبگویید که درایران زندانی های سیاسی دیگر وجوددارند که مظلومانه درانتظار ظهور منادی آزادی هستند.
یادتان نرود که باجمع میتوان دنیا گرفت. دل خانواده های دیگر زندانیان سیاسی را هم بدست آورید که خدا یارتان خواهدبود.
|
[تاریخ ارسال: 20 Jul 2005] [ارسالکننده: ر.چرندابی] [ h_charandabi@yahoo.com ]
امدادان غیبی
هـمچنان که در مقاله (حالا چی)آمده است اکبر گنجی به بیمارستان منتقل شد و آرزوی هر کسی که کوچکترین بویی از انسانیت برده باشداز شنیدن این موضوع خوشحال میشود اما نقطه قابل بـحث اینجاست که بعد از گنجی چه فیلی هوا خواهد شد تا سوژه ای برای عده ای شود و آن را حلوا حلوا کنند و اذهان افکار عمومی را به آن مشغول کنند تا مسائل اصلی جامعه در پشت پرده های کلفت پنهان بـماند.مسائلی هـمچون پرژه اتـمی زیر پوش انرژی اتـمی ،اعتیادی در سطحی گسترده بـخصوص در میان قشر فعال و تـحصیل جامعه،فحشاکه طبق اخبار سن تن فروشی به 10 سال کاهش یافته،فقر لـجام گسیخته اکثریت جامعه را در بر گرفته،خودکشی که بیانگر فشار وناامیدی و به بن بست رسیدن در زندگی را نشان می دهد و دهها معضل دیگری که پرداختن به هر کدام از آن می تواند جامعه ای را به حرکت وادارد ناگهان امدادی دبگر از طرف صحنه گردانان به کمک این جانیان می رسد واینبار بنام اکبر گنجی و درمقاطع مـختلف با سوژه های
دیگری چه آگاه و چه ناآگاه را به خود مشغول میکنند تا در پشت صحنه و در آرامش کامل به اهداف خود برسند.
در این میان هـمیشه کسانی هم هستند که نقش جارچی را یازی میکنند و آن چه باید به خورد
افکار عمومی داده شود را در بوق و کرنا کرده
و گوش فلک را کر می کنند تا جایی که جورج بوش
نیز اعلامیه ای در حـمایت از اکبر گنجی صادر
میکند.گویا تنها مشکل جامعه 70 میلیونی ایران
وجود یک زندانی در زندانهای ایران است که به راحتی از داحل زندان اعلامیه بیرون میدهد به مرخصی میرود تلفنی با بیرون در تماس است و فقط
برچسب کلمه زندانی است که او را آزار میدهد
در حالی که هراران زندانی سیاسی گمنام در زندانهای رژبـم مقاومت میکنند.
|
|
[تاریخ ارسال: 19 Jul 2005] [ارسالکننده: سعید] [ ]
آقای ناظر فکر نمیکنم که خبری بشود. این جنابان نه برای مبارزه که برای نان خوری داد و فریاد میکنند. اکبر گنجی میخواست که حکم اعدامش که از جانب رئیس قبلی، یعنی سازمان سیا، اعلام شده بود لغو شود. فعلا در ظاهر به اهداف خود رسیده. از دو حال خارج نیست یا سیا باز هم در فعالیتهائی به او نیاز دارد که [در این صورت] زیر دستش را خواهند گرفت، یا حال که از بیمارستان خارج شده سعید عسگر را میفرستند سراغش.
ولی مهم این است که نباید انتظار داشت این صحنهسازیها تغییری در شرایط زندانیان سیاسی واقعی در ایران به دنبال داشته باشد.
|
[تاریخ ارسال: 19 Jul 2005] [ارسالکننده: محسنی] [ ]
این روزها فرزندان گنجی ها , صابر ها , علیجانی ها,رحمانی ها و ... با افتخار از پدران خود نام می برند.اما آیا فرزندان قاضی مرتضوی ها, علیزاده ها و شاهرودی ها نیز می توانند از پدران خود به نیکی و افتخار یاد کنند؟
|
[تاریخ ارسال: 18 Jul 2005] [ارسالکننده: قهرمان] [ ]
با شما موافقم! از خود میپرسیدم چرا و با چه هدفی گنجی "قهرمان ملی" می شود؟این گنجی و دیگر یارانش بودند که دستگاه اطلاعاتی رژیم را بنیادنهادند و در دهه 60 دهها هزار نفر از " قهرمانان" این کشور را به جوخه های دار فرستادند. البته بعنوان یک انسان باید که از " حقوق بشر " گنجی و هر کس دیگری دفاع کرد. اما در همان حال باید بر محاکمه عادلانه و روشن کردن پرونده گذشته وی و امثالهم پای فشرد.فرق ما با رژیم باید در این باشد که به دشمن خودمان در چهارجوبهای حقوق بشری همه آزادیها وامکانات را بدهیم ولی در همان جهارچوبهای حقوق بشری نیز حساب هر قطره خون مردمی که 26 سال شرف و حقوق انسانی شان زیر پای حاکمان فاشیسم مذهبی لگد مال شده را طلب کنیم. به امید آن روز
|
[تاریخ ارسال: 18 Jul 2005] [ارسالکننده: حسن] [ hassan587@yahoo.com ]
سلام آقای ناظر . خسته نباشید
مقاله اتان را در مورد آقای گنجی خواندم ، دست مریزاد . حق را بیان کردید . براتون بهترین آرزو که همانا آزادی میهمنمان از دست اهریمنان می باشد ، آرزو می کنم . یا حق
|