فوتبالیست ملی پوش به جرم کیف قاپی دستگیر شد!
2 جوان
موتورسوار در خيابانهاي شهر تهران گشت ميزدند و تنها چيزي كه
نظرشان را جلب ميكرد، برق گردنبندهاي زنان و دختران و گردن آويز
جوانان بود.
جواني كه
براي شناسايي دزدان گردنبند 3 ميليون توماني خود به اداره 18 پليس
آگاهي رفته بود، دزد خود را شناخت. وي در جريان تحقيق به كارآگاهان گفت: ساعت
10 صبح بود كه از خيابان باب همايون به سمت ايستگاه مترو ميرفتم كه يكدفعه
احساس كردم به چيزي برخوردم. چشمانم سياهي رفت و بشدت زمين خوردم،
اين اتفاق در كمتر از چند ثانيه رخ داد. وقتي حواسم را جمع كردم ديدم يكي
از همين دزدها كه روي موتور نشسته بود به عقب برگشت و نگاهي به من كرد و
هنگامي كه پاهايش را به عقب برده و شماره پلاك را پوشانده بود به همدستش
ميگفت بگاز!
به نوشته
ایران، زن جواني هم كه در اداره 18 آگاهي حضور داشت هر 2
جوان موتورسوار را شناخت و به افسر تحقيق گفت: به همراه
دخترم از خريد برميگشتيم كه سركوچه دخترم از من جدا شد تا به خانه
نامزدش
برود. وقتي به در خانه رسيدم و كليد را به قفل در انداختم، ديدم
موتورسواري
چند قدم جلوتر از خانهام ايستاده و يك جوان قدبلند از ترك موتور
پياده شد و آدرس كسي را پرسيد كه من اصلاً وي را نميشناختم، در حال
صحبت
ديدم بسرعت دست دراز كرد و يكباره زنجيرم را كشيد و سوار ترك همدستش
شد
و هر دو فرار كردند. خيلي ترسيده بودم تنها كاري كه توانستم انجام بدهم
اين
بود كه به پليس خبر بدهم.
كارآگاهان
اداره مبارزه با كيفقاپي پليس آگاهي گفتند: راننده 20 ساله موتوسيكلت
كه وظيفه شناسايي طعمهها را داشت تاكنون چندينبار به دليل كيفقاپي
توسط مأموران ما بازداشت و روانه زندان شده بود و تركنشين كه نخستين سابقهاش
است وظيفه قاپيدن گوشيهاي تلفن همراه و گردنبندهاي طلا را برعهده داشت
و برادر بزرگترش نيز يكي از سابقهداران حرفهاي در كيفقاپي است
كه با توجه به تعداد زياد سرقتهايش هماكنون در زندان به سر ميبرد.
كارآگاهان درباره جزئيات دستگيري 2 دزد جوان گفتند: يكي از اين دو جوان به نام
جعفر كه سرقتها را انجام ميداد يكي از بازيكنان سابق فوتبال در تيم
ملي نوجوانان بود. اين جوان پس از شناسايي هنگامي كه براي خريد يك خودرو
با يك تلفن همراه مسروقه سرگرم گفتوگو بود در محل شناسايي شد و
مأموران دستگيـــرش كردند. در عمليات ديگر نيز
همدستش «حسين» در قهوهخانهاي واقع در پيروزي شناسايي شد كه تاكنون
بيش
از20 مالباخته آنان را شناسايي كردهاند. به درخواست بازپرس رسيدگيكننده
پرونده عكسهاي هر دو متهم در نشريات چاپ ميشود تا كساني كه به دام
آنها افتادهاند براي طرح شكايت به اداره 18 پليس آگاهي مراجعه
كنند.
جعفر كه
21 سال دارد و بازيكن سابق تيمملي فوتبال نوجوانان بوده و زماني
بر سكوي نايب قهرماني آسيا ايستاد، هماكنون براي شناسايي روبروي طعمههاي
دزدياش ايستاده است، از او ميپرسيم:
شنيديم كه
در تيمملي نوجوانان فوتبال بازي كردهاي.
بله، چند
سال پيش با تيمملي نايب قهرمان آسيا شديم.
پس اينجا
چه كار ميكني؟
اشتباه
كردم.
تا كي
بازي كردي؟
تا پارسال.
فوتبال را
رها كردهاي؟
بله.
چرا؟
من تا سال
گذشته در تيم دسته يك راهآهن بازي ميكردم، ولي چون بايد به خدمت
سربازي ميرفتم آنها من را به يك تيم نظامي معرفي كردند كه 2 سال خدمت را
آنجا بازي كنم، ولي چون نميخواستم به شهرستان بروم، به همين دليل براي مدتي
بيخيال فوتبال شدم و در مغازه پدرم مشغول به كار شدم.
زماني كه
نايب قهرمان آسيا شدي چقدر پاداش گرفتي؟
3 ميليون
پول نقد و 15 سكه طلا.
در باشگاه
راهآهن چقدر حقوق ميگرفتي؟
2 ميليون
پيش و ماهي 200 هزار تومان
پدرت چه
شغلي دارد؟
فروشگاه
مواد غذايي دارد.
چقدر
درآمد دارد؟
روزانه
400 تا 500 هزار تومان.
پس وضعيت
مالي خوبي داريد؟
بله.
پدرت به
تو پول تو جيبي ميداد؟
هر چقدر
كه ميخواستم.
پس چرا
گردنبندقاپی میکردی؟
وسوسه شدم.
وسوسه چه
چیزی؟
اول به
خاطر حسین که میخواست رضایت شاکیهایش را بگیرد و بعد به خاطر خودم
که میخواستم خودروی مزدا 3 بخرم برای همین سرقت میکردیم.
مگر نمیگویی
وضع مالی پدرت خوب است چرا از پدرت پول نگرفتی؟
نمیخواستم
به پدرم رو بزنم، میخواستم خودم ماشین بخرم.
با پول
دزدی؟
(سکوت میکند)
دزدی را
از چه کسی یاد گرفتی؟
از کسی
یاد نگرفتم، خودم یاد گرفتم.
آیا
برادرت به تو دزدی را یاد نداده بود؟
نه،به
هیچ وجه، برادرم به من گفت که فوتبال را ادامه بدهم و دنبال خلاف نروم.
موقعی که
دزدی میکردی از چیزی نمیترسیدی؟
چرا، ولی
وقتی طلاها را میفروختیم و پول دستمان میآمد حریصتر میشدیم.
اگر
دستگیر نمیشدی تا چه زمانی میخواستی به دزدی ادامه بدهی؟
قصد داشتم
تا آخر امسال دزدی کنم!
این موضوع
باورکردنی نیست که دست از دزدی برداری خودت هم قبول داری که نمیشود باور کرد؟
چه بگویم.
چند تا
سرقت کردهای؟
فکر کنم
از 20 تا بیشتر.
چقدر پول
جمع کردی؟
حدود 8 یا
9 میلیون.
پس چطور
میخواستی مزدا3 بخری؟
میخواستم
یک سوم پول را بدهم و بقیه را قسطبندی کنم و قسطها را با پول گردنبندقاپی
بپردازم.
میدانی
عکست بدون پوشش در روزنامهها چاپ میشود؟ دستور بازپرس است؟
نه، نمیدانستم،
(بغض میکند و سرش را به زیر میاندازد و تکان میدهد)
اگر
خانوادهات عکست را در روزنامه ببینند چه احساسی نسبت به تو پیدا میکنند؟
فکر کنم
سکته کنند. پدرم ميشكند.
آیا این
کارهای تو ارزشش را داشت؟
نه، به
خدا نه، اشتباه کردم.
اگر
فوتبالبازی میکردی بهتر بود یا گردنبندقاپی؟
فوتبالبازی
میکردم، به خدا نمیدانم چطور به روی خانواده و فامیل و کسانی که مرا میشناسند
نگاه کنم.
http://rajanews.com/detail.asp?id=107150