البته جناب ناظر من منتظرم که شما برای من در همین ستون درس اکابر بگذارید شاید من و دیگران هم از شما درس گرفتیم و توانستیم بگوییم که پرچم سرنگونی طلبی وهمه باهم راه حل خوبی است . امید است که کلاس اکابر خود را از همین جابرای من شروع کنید.
علی ناظر: همانطور که در زیر پیام قبلی به "حمید" قول داده بودم، با اجازه کاربران دیدگاه، کلاس اکابر در روش نظر نویسی ر اآغاز می کنم.
درس اول کلاس اکابر:
1- می خواهیم نظرمان جنبه ای کلی داشته باشد. در اینصورت دیگر به شاهد مثال ها نمی پردازیم. مثلا می گوییم که کلیه نظام های وابسته به سرمایه داری، و یا کلیه نظام های مذهبی نمی توانند دموکرات باشند. در این حالت، منظور نویسنده می تواند هر کس، رجوی و رضا پهلوی و اوباما و مرکل و ... باشد. لزومی به مثال زدن هم نیست. این یک روش آکادمیک در برخورد با مباحث است.
2- می خواهیم فقط با آوردن چند شاهد مثال منظور خودمان رابیان کنیم. در اینصورت، خواسته دیدگاه روشن است، و پیش از این بر آن تأکید داشته ام. نمونه ها و شاهد مثالها در باره نقض حقوق بشر، جنایت، و ستم بر مردم، باید متوجه رژیم جمهوری اسلامی باشد.
3- آنگونه باید نظر داد که کلیه موارد انصاف و عدالت رعایت شده باشد
نمونه برای تفهیم درس اول - روش غلط "حمید" در نظر دادن:
در نظر های ثبت شده توسط حمید (که همیشه هم دم از سانسور می زنند)، آنجا که به کلیات مربوط می شود، "حمید" از رژیم نام می برند. آنجا که می خواهند ریز صحبت کنند، از رجوی و رضا پهلوی، نه یکبار بلکه چند بار نام می برند. دیگر اینکه، رجوی و رضا پهلوی برخلاف "حمید" از شناسنامه برخوردارند؛ حال آنکه "حمید" با اسم اول، یا با اسم مستعار دست به نقد زده، و موارد مخاطب ایشان، نمی توانند از همان ابزار "حمید" استفاده کرده، و گذشته "حمید" را به نقد بکشند. این البته هم ناعادلانه است، و هم غیر سیاسی.
بطور مثال، امکان اینکه مشخص شود الزایمر سیاسی خود "حمید" چه بوده است، برای کسی وجود ندارد. مثلا، می توان به علی ناظر در مدیریت دیدگاه انتقاد کرد (ایشان زیاد انتقاد دارند). یا در مورد همین درس اول هم انتقاد کرد. می توان در هر لحظه ای یقه علی را گرفت، چرا که از یک شناسنامه برخوردار است (بد و یا خوب مهم نیست). "حمید" را کسی نمی شناسد. آیا ایشان از جداشدگان از مجاهدین هستند؟ اگر این چنین است، آیا ایشان نباید به گذشته خود پرداخته و دچار الزایمر سیاسی نشوند. آیا ایشان از ریزشی های رژیم هستند؟ که گذشته شان بسی، بسی بدتر از شق اول است. و یا اینکه ایشان نه این هستند و نه آن، بلکه هموطنی هستند که درددلی و انتقادی دارند که می خواهند بیان کنند، که در اینصورت باید اول خودشان به این نکته بپردازند که در این 30 سال گذشته چه می کرده اند و تا چه حدی دچار الزایمر سیاسی (در همین سطح خودشان) دچار بوده اند. خطاهای خودشان در امر سرنگونی چه بوده است، و...؟
به نظر من، "حمید" نشان داده است که خوب می فهمد، چرا که در انتقاد از مجاهد و رضا پهلوی، سیستم سرمایه داری، و ...زیاد می نویسد. اگر این فرض درست است، پس حتما در 30 سال گذشته به حد کافی شعورسیاسی داشته است. پس خوب است که پیش از پرداختن به الزایمر سیاسی رجوی و رضا پهلوی، و ... علی ناظر، اول از الزایمرهای خود سخن بگوید. مثال یک سوزن به خودت، یک جوال دوز به دیگران را در نظر داشته باشیم.
نتیجه گیری: بجای پرداختن بیش از حد (تأکید می کنم بیش از حد) به رجوی و رضا پهلوی، و حتی "حمید"ها، که چه بوده و هستند، بهتر است به رژیم پرداخته شود. "حمید" به همین روش که کارهای مجاهدین و رضا پهلوی را موشکافی می کند، کارهای رژیم را موشکافی کند. در دیدگاه مطلب در باره رژیم بسیار منتشر شده است. "حمید" می تواند هر روز یکی دو تا از آنها را برای دوستان باز کند. می خواهد علیه فاشیسم مذهبی روشنگری کند، یکی دو تا از سران رژیم را به زیر ذره بین بیرد. می خواهد سیستم غیر دموکراتیک سرمایه داری سنتی را به زیر سوال ببرد، فساد های اقتصادی یکی دو تا از سران رژیم را افشا کند.
صحبت بر سر این نیست که می خواهیم یکروزه و آنهم در روز بهاری انقلاب کنیم. بلکه اگر می خواهیم انقلاب کنیم، دشمن را از یاد نبریم. فراموش نکنیم، و دچار الزایمر عمدی نشویم. آنکه بر خر مراد سوار است، رژیم است. آنکه باعث و بانی اینهمه جنایت شده است، خمینی است، و امروز خامنه ای (متهمین ردیف اول دادگاه خلق).
جناب "حمید" اینهم مشق اول کلاس اکابر - لطفا آن را چند بار تمرین کنید
رسم دیدگاه: با رعایت انصاف، و بدون برداشتن چشم از دشمن، به هر کس می شود انتقاد کرد.اول رژیم.
به امید اینکه در همین درس اول رفوزه نشوید.